نام و نشان
- مشخصات
- اولین نگارش در چهارشنبه, 23 مرداد 1392 15:01
- تعداد بازدید: 2119
السلام عليک يا اميـرالمومنيـن يا علـی بن ابيـطـالب
نام: علی علیه السلام
پدر و مادر: حضرت ابوطالب و فاطمه بنت اسد سلام الله علیهما
شهرت: امیرمومنان علیه السلام
کنیه: ابوالحسن
زمان و محل تولد: سیزدهم رجب، ده سال قبل از بعثت در درون کعبه متولد شدند.
دوران خلافت: سال 36 تا 40 هجری قمری (حدود چهار سال و نه ماه)
مدت امامت: 30 سال
زمان و محل شهادت: صبح 19 رمضان سال 40 هجرت، توسط ابن ملجم مرادی لعنة الله علیه در مسجد کوفه، ضربت خوردند و شب 21 رمضان در سن 63 سالگی در کوفه به شهادت رسیدند.
مرقد شریف: در نجف اشرف
دوران عمر: در چهار بخش تقسیم می شود:
1- دوران کودکی (حدود 10 سال)
2- دوران ملازمت با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم (حدود 23 سال)
3- دوران غصب خلافت ایشان توسط دشمنان (حدود 25 سال)
4- دوران خلافت (حدود 4 سال و نه ماه)
بنيان پاک و ميلاد فرخنده
مکه در یکی از ماههای حرام، ماه رجب، پذیرای مقدم زائران بیت الله الحرام بود. زائران آداب و مناسک مربوط به زیارت خانه ی خدا را انجام می دادند و به گرد آن طواف می کردند. گاه پروردگارشان را می خواندند و گاه نیز بتها را ... در میان آنان زن بزرگواری نیز دیده می شد که او هم به طواف مشغول بود اما نه آنسان که دیگران، آری توجه او تنها به خدای یکتا معطوف بود. روحش لبریز از خضوع خداگرایان و خشوع محتاجان و وقار و متانت امیداواران به فضل خدا بود. خدای یگانه را می خواند و از او می خواست سنگینی باری را که از آن می ترسید و پرهیز می کرد، کاهش دهد.
او پیش از این سه پسر و یک دختر زاده بود، اما در هیچ کدام از آنها درد زایمان مانند این بار، بر وی و اعصابش فشار نیاورده بود.
بسیار می گریست و با التماس خدا را می خواند تا شاید درد زایمان را بر او آسان گرداند که ناگهان درب قسمت غربی خانه ی خدا، جایی که گروهی از حجاج گرد آمده بودند، حادثه ی شگفت آوری رخ داد:
آن زن در آخرین چرخش های خود به دور خانه خدا نزدیک رکن یمانی رسیده بود که به ناگاه دیوار خانه برای او از هم شکافت و گویی بانگی آهسته او را صدا زد که به خانه ی پروردگارت درون آی!
زن به درون رفت و مردم در عین شگفتی و ناباوری این صحنه را می دیدند و همچون حیرت زدگان فریاد سر می دادند. در پی فریاد و غوغای اینان دیگر زائران نیز به سوی آنان می آمدند و از ایشان درباره ی واقعه ای که رخ داده بود پرسش می کردند که این زن کیست؟!
این زن که هم اکنون طواف می کرد نوه ی هاشم، دختر اسد، همسر حضرت ابوطالب علیه السلام، مادر ام هانی و طالب و عقیل و جعفر است. آری او فاطمه نام دارد.
مردم جمع شده بودند. سران و بزرگانشان نیز در میان آنان به چشم می خوردند... زمانی گذشت دوباره همان دیوار شکاف برداشت... چهره ی حاضران از خوشی درخشیدن گرفت. سیمای آن مولود بزرگ، که بر دستان مادر بزرگوارش در حال تقلّا و جنب و جوش بود، نیز می درخشید! این رویداد در نوع خود بی نظیر بود دیوار خانه ی خدا بشکافد و زنی باردار قدم به درون آن بگذارد و در بیت الله الحرام، این مرکز پرتو افشانی روحانی و برکت الهی، مکانی که از دیدگاه اعراب «مقدس ترین و محترم ترین» مکان ها محسوب می شود، کودک خود را به دنیا آورد.
این کرامتی بود برای بنی هاشم بر قریش و برای قریش بر عرب، چرا که صاحب خانه ی کعبه، آنان را بدین عنایت، به ریاست و سروری خانه اش برگزیده بود و به زنی از آنان اجازه داده بود که کودک خود را، با اکرام و اعظام، در خانه اش به دنیا آورد.
این خبر خوش در خانه های بنی هاشم نیز پیچید و زنانشان با شگفتی و سرور به فاطمه شادباش می گفتند. سران و بزرگان نیز به سوی حضرت ابوطالب علیه السلام می رفتند و مقدم این مولود بزرگ را به وی مبارکباد می گفتند. در میان اینان جوانی نیز بود که نسبت به تولد این کودک، بیش از دیگران توجه نشان می داد. او به کودک می نگریست اما نه آنچنان که مردان دیگر به ام می نگریستند. این جوان حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم نام داشت که همواره به عنوان یکی از اعضای خانواده ی حضرت ابوطالب علیه السلام به شمار می آمد. وقتی که وی طفل را بغل گرفت آیات خدا را خواند و از آن کودک در شگفت شد و میلادش را تبریک گفت.
نقل کرده اند که این کودک چشمانش را جز بر چهره ی مبارک پسر عمّش، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، نگشود. او را علـــی نام نهادند. مادر بزرگوارشان برای او نام، «حیدر» را برگزید. اگر چه این نام حاکی از کمال جسمانی کودکی بود که قهرمانیهای آینده را به یاد می آورد اما نام دیگر (یعنی علی علیه السلام) نشانگر برتری وی در امور معنوی به حساب می آمد